شـعر وادبـیات /هـنری -اجتماعی - جستجوگر(f.sh)

شعر وادبیات از شاعران همراه با مطالب گوناگون

شـعر وادبـیات /هـنری -اجتماعی - جستجوگر(f.sh)

شعر وادبیات از شاعران همراه با مطالب گوناگون

توضیحی چند در مورد نامه دوست معزز سامرند. داودی به صدا و سیما

موضوع:عمومیتوضیحی چند در مورد نامه دوست معزز سامرند. داودی به صدا و سیما
 
 
توضیحی چند در مورد نامه دوست معزز سامرند. داودی به صدا و سیما در وسطی جوانی که شور پند
 
 آموزی واصلاح جامعه
 
 
 در ذهنم ولوله بر پا
 
 ساخته بود مصمم گشتم گوهری
 
 
 چند ازخزینه امثال الحکم پارسی
 
 
 
 را با زبانیساده پروریده و در دل داستانی خودساخته به زیور طبع
 
مزین نمایم.
 
 دو از این چند ، مثلٌ کبک و برف
 
 و دیگری گوهر مشت ر آهن سرد کوبیدن را در صدف جان داشت .

نامه مدلل وزین و قابل تامل حضرتعالی به شورای نظارت صدا و سیما ،
 
 نا خواسته حقیر را به یاد آن دو مرقومه عهد شباب انداخت. چرا ؟
 
 عرض خواهم نمود.
 
 اما پیش از آنکه علت این امر را واگویه نمایم نقدی بر قانون مصرح
 
در این باب را مورد مداقه قرار دهم.
حرکت بطیع و آرام جوامع و ابزار محدود و معدود نشر افکار و اندیشه ها ،
 
 تا سه یا چهار دهه قبل این اجازه را به ارباب رسانه های گروهی میداد
 
 که با تسلطی مطلق ،سریان و جریان اطلاعات را در اختیار خود بگیرند.
 
 طبیعتا کلیه قوانین انحصاری مربوط به تحدید اطلاع رسانی در این فضا
 
 و این امکانات امری بدیهی و ممکن تلقی میگردید.
 
اما دیر گاهی است با بروز پیشرفت های تکنولوژیک و خلق بستر های
 
نوین اطلاع رسانی . این امر را با خلل جدی مواجه گردیده است.
 
تا آنجا که اگر مسئولین و دست اندرکاران امر به ماجرا با نگاهی
 
 جدی،منطقی و منعطف ننگرند . چیزی بیشتر از آن کبک سر فرو برده
 
 در برف نصیبشان نخواهد گردید.

باچشم بستن بر امکانات امروزی تکنولوژی، دل خوش کردن به
 
 آمار دست ساز ، پناه بردن به
روایت های سطحی و مبتذل عامه پسند ، مفر مناسبی برای تن ندادن
 
 به خروج ازانحصار رسانه ملی نیست.
 

من موجودی سیاسی نیستم و سخنم از انحصار ، هم جنس گفتمان
 
سیاست بازان چپ و راست ، بالا و پایین ! نیست. بلکه بیان
 
 ماجرای تلخ و شیرین حقایق امروز رسانه ای است.
 
 برای درک بخشی از این حقیقت ناچارم نقبی ونقدی به تاریخ بزنم.

من از سال 1347 در تا کنون البته نه به استمرار از پدید آورندگان
 
جدی برنامه های رادیویی در ایران بوده ام . بیش از سه دهه سرگر
 
م تالیف و ترجمه و گردآوری آثاری برای کودکان نوجوانان و.......بوده ام.
 

روزگاری برای ساخت یک برنامه نیم ساعته رادیویی گذشته از
 
 گردهم آوردن عوامل اجرایی و فنی متعدد و تحمل زحمت فراوان
 
 ناچار بودیم. بود یم ، ناز و کرشمه مسئولین رادیو را خریداری تا
 
 مجوز پخش برنامه تولید شده را بگیریم.
 
تازه این در صورتی بود که مسئول محترم مذکور کدورتی از ما
 
 بدل نداشته باشد. امروز چه . ممکن است با خود فکر کنید.
 
خوب مگر امروز اینگونه نیست.
 
باید بگویم از منظر عملی چرا هنوز هم. مدیران فعلی رسانه ملی
 
 چنین می اندیشند و عمل میکنند. چون برف فراوان زمستان گذشته
 
مجال دیدن حقایق را از ایشان گرفته است. چرا ؟ توضیح میدهم.

اکنون چند سالی است من در کشور هند زندگی و کار میکنم. گونه ای
 
 که به تناوب یک ماه در هند و یکماه در ایران بسر میبرم .
 
 سال ماضی شاگردا و دوستان قدیم از من خواستند به خانه برگشته
 
 و برنامه در خور برای یکی از شبکه های تخصصی جدید التاسیس
 
 بسازم. از انجا که هر کسی دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار
 
 وصل خویش بدیده منت پذیرفته و با جان و دل در اوقات
 
 فراغت به تولید این برنامه پرداختم .
 
 در زمانی کوتاه ، اتفاقی بسیار عادی در نظام اداری ایران،
 
 یعنی جابجایی مدیریت در این شبکه ، باعث بروز مشکلاتی در تولید
 
و پخش این برنامه گردید .

برنامه ای که بر عکس گذشته با ابزار بسیار ساده موجود دررایانه
 
 شخصی خودم در منزل و نه تجهیزات پر طمطراق صدای ایران
 
 که به جرات میتوانم بگویم حتی قادر به استفاده از یک درصد
 
 آن بدرستی نیستند.، تولید گردید.

طبیعی است در شرایط گذشته من ناچاربودم یا قید برنامه های تولید شده
 
را بزنم. یا آن را در اختیار سازمان قرار دهم.تا هرچه میخواهند بر
 
 سر آ« بیاورند. چون گزینه دیگری نداشتم .
 
اما امروز مدیران ارشد نظام و صدا و سیما چه بپذیرند و چه نپذیرند .
 
 دیگر چنین لابدی وجود ندارد.
 
من راه های متعددی برای عرضه و ارائه برنامه ساخته شده
 
 در منزل و رایانه خود دارم .
 
اگر انسان متعهدی باشم که هستم، واز فروش آن با کمی دست کاری
 
 در محتوا و اضافه نمودن چهار ،پنج متلک به نظام ، به شبکه های
 
خارجی که دست بر قضا پول های خوبی هم بابت آن میپردازند.
 
خودداری نمایم. روش های زیر را میتوانم در پیش بگیرم.

- برنامه های ساخته شده را در قالب سی دی به بازار عرضه نمایم .

- فایل صوتی آن را در سایت های اراده دهنده خدمات رایگان صوتی
 
 قرار دهم.

- سایت یا وبلاگی شخصی طراحی نموده کلیه مطالب تهیه شده را
 
 در آن قرار دهم.

- و بالاخره از همه مهمتر یک رادیوی اینترنتی راه اندازی
 
 و تولیدات خود را در آن عرضه نمایم.

در تمامی موارد فوق، ماده 7مندرج در اساسنامه صدا و سیما
 
 ناخودآگاه انسان را بصورت کاملا نوستالوژیک به یاد دهشاهی
 
 و یک کوزه آب خنک می اندازد.

نتیجه آنکه. زعمای قوم ، دوستان وهمکاران عزیزمن در سازمان عریض
 
 و طویل صدا وسیما باید بدانند. دیگر دوران تحدید رسانه واطلاعات
 
گذشته وتنها راهکار منطقی برای پیروزی بر کج سگالان ومنحرفان
 
 در جدال اطلاع رسانی باز نمودن فضای رسانه ای و برداشتن انحصار
 
 پیش بینی شده در قانون است.
 
 و اگر نرسند به حقانیت این مطلب گفتن من غلیل و شمای بی بدیل
 
 درست همانند داستان مشت بر آهن سرد کوبیدن است .

کلام آخر آنکه.

- چه دست آوردی داشت مبارزه با توزیع ویدیو های قاچاق
 
 در دهه اتدایی انقلاب.

- مبارزه با ماهواره به کجا کشید.

- بستن سایت های اینترنتی چه سرانجامی یافت.

تحدید و انحصاررسانه ملی نه تنها دارویی موثر نیست .
 
بلکه سمی کشنده است.

هر آنچه شرط بلاغ بود گفتیم . خواه پند گیر خواه نی.

به قلم:صلاح الدین احمد لواسانی – هندی
3/2/1387
تهران
نوشته شده در سه شنبه 3 اردیبهشت ارسال از صلاح الدین
احمد لواسانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد