خواستم دلی زغـم رها کنم ، که نـشد
دل را ،به باده ومّی مبتلا کنم ، که نـشد
عمری گذشت بر سرِ (امـید ِ روزگار*)
بلکه مختصری, دوری از بلا کنم ,که نـشد!
گفتم حریم درد ،خانه ی دیرینِ دل که نیست!
دل را به پای * فراری* جدا کنم که نـشد!
دیروز و روزها ، قصه غم گفته ام بـسی
امروز آمدم بلکه دمی هم صفا کنم. که نـشد!!
جز حرف مهر و وفا هیچکس* ز دل نگفت
درمانده ام به چه باید ،وفا کنم ، که نـشد؟!!
شاید حریم محـبت ،جایگاه بی کسی ست
من آمـدم ،دل ِ خویش ،رسـوا کنم که نـشد!
یارا حـدیث عـشق ،صحبت ویرانی من است
های !!!... آمدم دل خویش ، (شـیدا *)کنم که نشد!!!!
فرزانه شیدا
دوشنبه 13 مهر 1388 ف . شیدا
زیباست
امیدوارم راهی پیشنهاد کنید که بتونم با شما ارتباط بیشتری داشته باشم .
برای نمونه : Email
اگر که ممکنه Email تون رو در پاسخ به این نظر بفرمایید که بتونیم باهم ارتباطی داشته باشیم .
با سپاس
سلام دوست عزیز وبلاگ شما آدرسش باز نمیشه تا بدونم شما کی هستید بااینحال ایمیل من:
farzaneh.sheida5@gmail.com