مرید میر قائد-شاعر گفتار نیمایى |
موضوع:ادبی و هنری
وقتی قرار است ازشعر
زنده یاد مرید میر قائد
بنویسیم چیزی که
وجه بارزمجموعه شعر
پرنوشته هاست
تجربه های او در قالب شعر
نیمایی است.
شعری که علی اسفندیاری
باشکستن آثارسنتی گذشته درفرم و محتوا پایه گذار آن بود
.اگر چه قبل از نیما نیز این گونه تجربه ها در آثار
جعفر خامنه ا ی -شمس کسمایی وتقی رفعت بودالبته نه
به صورتی که نیما ایجاد کرد.در این مقال قصد داریم گذری
هر چند کوتاه درمورد دو شعر از مجموعه ی
پر نوشته ها داشته باشیم
.شعر اول شعر شمیم است که مطابق اغلب اشعار نیمایی
که تا به حال دراین قالب سروده شده-درشعری سمبولیک
محصور مانده استو همانگونه که نیمامفاهیم وفرهنگ بومی
خویش را وارد شعر کرد مرید نیزاز واژه هاو فرهنگ بومی
خویش در وزن عروضی نیمایی استفاده ی بهینه ای میبرد.
در شعرشمیم با فضایی ناتورال یا طبیعت گرا سرو کار
داریم.شاعر ازناخوشی ایل وتبار خود میگوید واینکه
برای عوض شدن فضای نامطلوبی که در آن به سر میبرد
باید تغییری اساسی صورت بگیردوچه چیزی بهتر از تغییر
محیط.-وقت است /
دراین ناخوشی ی ایل و تبارم/یکباره
/به اقلیم شقایق بکنیم بار- همانگونه که میدانید عشایر بختیاری
هر ساله از نقاط گرمسیر به نقاط معتدل وسرد سیر
کشور مهاجرت میکنند.شاعر در این اثر با زبانی ساده سخن
میگوید.روح لطیف و بی پیرایه ی شاعر را در این شعر
می توانیم مشاهده کنیم.در این شعر با انسانی روستا زاده
ورها سر وکار داریم که دغدغه های شهر نشینی و ورود
مفاهیم مدرن به شعرش را ندارد. او ادامه می دهد-
وقت است که با خوانش مولودی ی لاله/
از کوه وکمر/دره به دره بزنیم جار.
اوشاعری است که با جهانش به صلح رسیده است
وزبان لاله وکبک و پونه را میفهمدودر سطر های
پایانی میگوید-
ای کبک سر چشمه /تو ای پونه ی کهسار/
ای یار.ای یار/آُتاره و ماه پاره به ره پار./ هی جار...
شاید که خالی از لطف نباشدکه توضیحی در مورد
واژه ی ستاره بدهیم. در واژه نامه ی بختیاری به
قلم ظهراب مددی میبینیم که قوم بختیاری عامل
سعد ونحس بودن ایام را گردش ستاره می داند که
موهوم است و باید همیشه بر خلاف جهت آن عمل
کرد مثلن در روز های چهارم-چهار دهم و بیست وچهارم
هر ماه چون در سمت قبله است باید در انجام امورر
وبه روی آن قرار نگرفت واز این روست که شاعر وقتی
میبیند که گردش ستاره ایلشان مانند سال گذشته
باعث ناخوشی ایل و تبارشان شده است میخواهد به
سرزمین شقایق برود.سرزمین شقایق در اینجا می تواند
نماد زندگى و عشق و امید باشد وقتی شاعر هیجار میزند
برای کوچ رفتن به سرزمین دشت شقایق ها-رفتن به
سرزمین سرد سیری وییلاق بختیاری که لاله های واژگون
آن در آن بسیار معروف است.شاعر در شعر دیگر به نام
برگ سبز پی میبردکه می تواند از سمبول گرایی شعر نیمایی
فراتربرود به طوری که باعث میشود تجربه ی جدیدی را
در این قالب به دست آورد.در شعر برگ سبز دیگر از
سمبول سازی شعر نیمایی خبری نیست واگر چه این شعر
وزن عروضی ی نیمایی دارد اما تکنیک ها ودریچه ها
وفضا های شعری گفتار راپیش روی مخاطب میگشاید
و از این رو شاید بتوان این شعر را شعر گفتار نیمایی
نام نهادبا این تفاوت که در این شعر دیگر از
اطناب استفاده نمی شودوشعرش .شعری ایجازی است.
با همان لحن ساده و صمیمی ی شعری ی گفتار وبا
همان محتوای تغزل واری که در این نوع شعر
مشاهده می شود .در هر صورت شاعرانی که
در قالب شعر نیمایی میسرایند لازم است ظرفیت های جدیدی
را مثل همین نمونه در شعر بیاورند.
شمس لنگرودی در گفتگویی که با مجله ی ادبی چیستا داشت
میگوید شعر نیمایی یا عروض نیمایی همان عروض کهن
است که قالب آن شکسته شده فکر میکنم که این قالب هنوز
هم ظرفیت هایی دارد ومیشود از آن استفاده کرد
اما استفاده هایی که تاامروز از آن شده به نظر من
به بن بست رسیده است .تا امروز استفاده ی محدودی
از قالب عروض نیمایی شده یعنی عروض نیمایی بیشتر
در شعر سمبولیک به کار گرفته شده است.
از این رو چون دوره ی شعر سمبولیک گذشته اگر قرار باشد
در قالب عروض نیمایی شعری گفته شود ره به جایی نمی بریم.
با اینهمه شعر برگ سبز از مرید میر قائد را در ذیل می آوریم که
خود شعر گویاتراز سطر هایی است که نگارنده در مورد
آن نگاشته است.
سعی کرده ام به وقت آمدن/آن گلایه های گفته در حروف سرد را/
هیچ گاه به خانه ات نیاورم/قرقر صدای تو/ترک نمی خورد/
خواب دیده ام رسول مهربانیت/ ظهور کرده است/
سعی کرده ام به وقت آمدن/تحفه از تغزل و کلام را/لای برگ سبز /
من به خانه ات بیاورم.
منبع سایت شعر نو:
|
نوشته شده در جمعه 3 خرداد 1387 - 13:58:59 ارسال از سید هابیل موسوی |
ازمیان تعدادزیاد آهنگ های مدرن روزدراینجا می خواهم
درباره ی شش آلبوم وتجربه ی شنیدن انها ،به بیان احساساتم بپردازم.
ابتداازبهترین های اکارینا بگویم که هنوزبعداز سالها شنیدنی ست.
اثری ازدیه کومدناوژان فیلیپ ادن.
اکارینانوعی آلت موسیقی کوچکی می باشد که ازخاک پخته ساخته
می شودوشکل آن شبیه یک انجیراست.
مدنا(متولد1964)موزیسین آرژانتینی ست که تخصص وی نواختن
اکاریناست.ادن هم که ویلونیست برجسته ای می باشدبا مدنا
زوج پرشکوهی راتشکیل می دهد که درکنار هم آثارزیبایی
خلق کرده اند.اکارینا کاستی هست که حتا،منهای افرادروشنفکر،
مردم کوچه وبازارهم آنرا دوست دارند.گرچه بسیاردیده شده است که
نام آهنگ هاوموزیسین هایش رابلدهم نیستند!
پاپ میوزیک2000،موسیقی بی کلامی ست که بیشترنوجوانها
وجوانها می پسندندواین به دلیل سرعت وانرژی نهفته درآهنگ های
این مجموعه است.
اما سیب وحشی،اثررابرت مایلروآلن پارسونز،مجموع ده آهنگ زیباست.
این آهنگ هادراکثررسانه های جمعی پخش شده ومی شوندبه نظرم از
زیباترین آهنگ های این مجموعه آهنگ) rainy night)باشد.
می دانم که جوانهاوشاعران بسیاری ازآهنگ های سیب وحشی الهام گرفته اند،
این تاثیرپذیری تاحدی بوده که حتانام آهنگ های این مجموعه هم،
دربسیاری ازمواردتوسطافرادباسلیقه های گوناگون استفاده شده است.
شب های تابستان مجموعه ی دوازده آهنگ بی کلام گیتاریست
معروف آرمیک است.
این مجموعه که به من خیلی انرژی منتقل کرده، برای آنهایی
که عاشق گیتاروصدای آن هستند،موهبتی ست.
تمام آهنگ های این مجموعه شنیدنی وبکرهستند.بی تردیدنوازندگی
آرمیک باگیتار،درموفقیت این مجموعه تاثیربسزایی داشته است
(.time flies)،یکی ازآهنگ های زیبای مجموعه ی شب های تابستان است.
پاییزنیزاراثرجمشیدعندلیبی می باشد.وی که متولدکردستان است
یکی ازهنرمندان برجسته ی هنرنی نوازی است .
دراین مجموعه که با تنظیم کامبیزمیرزایی روبه روهستیم ،
دوآهنگ هم ازخودمیرزایی وجوددارد.هنروی نوازندگی پیانواست.
همکاری این دوموسیقی دان اثرزیبایی آفریده است،چون اهنگ های گرداب
وفریادمستانه.
امااثرجاودانه ای که می خواهم درباره اش چندسطری بنویسم
وخیلی دوستش دارم
وازآن بسیار الهام گرفته ام، پلوتونیوم اثرژان میشل ژاراست .
وی فرزندآهنگساز بزرگ فرانسوی موریس ژاراست (متولد1948)،
سازنده موسیقی متن فیلم های مطرحی چون محمدرسول الله،
عمرمختاروعیسی بن مریم وبرنده چند اسکارسینمایی.
آلبوم اکسیژن که دردنیا فروش فوق العاده ای داشت وپایه گذارنوعی موسیقی
الکترونیک شد اثرهمین نابغه فرانسوی ست.
البوم پولوتونیم واکسیژنxازبهترین آثارموسیقی مدرن معاصراست،
شنیدن آن راازدست ندهید!