با هم بازدیدی داشته باشیم از نروژ
وسائل نقلیه در نروژ
(دوچرخه: وسیله نقلیه و ورزشی اما ضروری در نروژ)!
برای مردم اسکاندیناوی زمستان ، تابستان فرقی نمیکند
(نه از جهت آنکه بر خلاف تصور همه نروژ تابستانی ندارد)
بلکه تابستان ، بهارو پائیز اسکاندیناوی بخصوص نروژ
بخاطر طبیعت سرسبز، رنگارنگ
وزیبا در تمامی فصول سال
(که عکسهائی از آن نیز پیش تر به نمایش در آمد*)
همیشه مورد توجه توریست های دیگر کشورهای اروپائیست
در زمستان جهت اسکی و در تابستان وپائیز وبهار
بخاطر طبیعت بکر وزیبا ودست نخورده و
از تمامی نقاط جهان توریست های
بسیاری به نروژ سفر میکنند
دوچرخه از وسائلیست که نه تنها برای ورزش
مورد استفاده قرار میگیرد بلکه دانش آموزان
دانشجویان ، کارمندان وحتی بانوان در همه گروه سنی
جهت رفت وآمد روزانه از آن استفاده میکنند ویکی
از وسائلیست که در همه خانه ها یافت میشودوتابستانها
خانواده با تمام گروه خانواده با آن به گردش میروند
واستفاده از کلاه کاسکت دوچرخه سواری وموتور سواری
برای همگان اجباری ست.
روشن بودن چراغ اتومبیل وسائل تقلیه
ودوچرخه وموتور سیکلت
در شبانه روز اجباریست
سبدهاتی که معمولا آهنی ست
در جلو وپشت دوچرخه ها جاسازی شده است
که درصورت داشتن کیف یا ساک خرید
یا خرید روزانه در آن قرار گرفته
دست دوچرخه سوار آزاد باشد
ودر جلوی تمامی مکانها جائی مخصوص
برای قفل کردن دوچرخه گذاشته شده است
تا فرد با خیال راحت پارک کرده وبه خرید وکار خود برسد
این بچه ها همه با دوچرخه بسوی مدرسه میروند
واکنون راهی یک بازدید علمی از
یک شرکت وکارخانه ای بنام ((ویوا ))هستند
همراه با معلم وافراد مراقب از طرف مدرسه :
اینهم (شرکت ویوا) وکلاس کنفرانس بازدید کننده گان:
و در دنباله این گردش علمی را مشاهده بفرمائید
شاگردان از منزل سوسیس یا همبرگر ونوشیدنی برای یک روز
گردش تحصیلی به همراه میبرند وغذا را همراه با معلم و مسئولین گردش
در محیط آزاد صرف میکنند:
( وسائل اسکی*) =:
ازدیگر وسائلی که مردم نروژ از آن بطور مداوم
استفاده میکنند
و سائل اسکی است که همه
در خانه خود اینگونه وسائل را دارا هستند.
چراکه بعضی روزهائی با مدر سه
به اسکی میروند گاه در خیابان جهت تفریح
از آن استفاده میکنند وماههائی از سال نیز
به هتل ها یا کلبه هائی که در بالای کوهها
دارند برای تعطیلات می روند.
لباس زمستانی کودکان نروژ:
از دیگر وسائل ضروری در اسکاندیناوی
که همه خانواده ها استفاده میکنند
کالسکه بچه می باشد وبغل کردن کودکان
بخصوص بعد از یکسالگی مرسوم نیست
رو کش پلاستی مخصوص روزهای برفی وبارانی:
وسائل نقلیه جهت مادران همراه با کالسکه
وهمچنین صندلی چرخ دار در همه شهرهادارای
تجهیزات خاصی یست
اتوبوسی که
ملاحظه میفرمائید ،در داخل اسلو
عکسبرداری شده است درب وسط زمانی که باز میشود
و پایه ای ازآن خارج گردیده
اتوبوس به سمت پائین متمایل میگردد
تا کالسکه وصندلی چرخ دار را
بتوان داخل اتوبوس کرد
ودر وسط برای مادر وهمراه در نظر گرفته شده است
که بتوانند در حین قفل کردن
پایه ترمز زیرین چرخ کالسکه و ویل چیر
خودنیز نشسته ومراقب طفل یا معلولین خود باشند
در قطارهای بین شهری وهمچنین
مترو که باسم( ت ـ.بان )خوانده میشود
نیز چنین امکاناتی
در نظر گرفته شده است
چهار صندلی روبروی هم در جلو با فاصله بیشتر
در نظر گرفته شده ایت که مخصوص بیماران
یا سالمندان است
تا مجبور به طی کردن تمام اتوبوس نباشند
وسریعا بنشیندد
در جلوی تمامی پاساژ ها جائی
برای قفل کردن دوچرخه
در نظر گرفته شده است و
هرکجا دارای پلکان باشد در کنار
آن سراشیبی هائی درست مینمایند
با نرده که بتوان کالسکه یا ویل چیر
را بداخل پاساژ برد
در نروژ مرکز خرید در پاساز های بزرگ
وسرپوشیده دریک منطقه ءخاص قرار دارد
و پاساژ ها دارای انواع فروشگاهها ست
تا نیازمندیهای روزانه مردم را جوابگو باشد
و برخلاف ایران کمتر در کوچه وخیابانی بوتیک
یا مغازه قرار دارد
خانه ها بصورت گروهی شهرک مانند
ساخته میشود وتنها یک سوپر محلی دارد
ودیگر نیازمندیها را میبایست
در مراکز خرید در پاساژ ها تهیه نمود
شهر اسلو (پایتخت نروژ)
در منطقه های مرکزی معمولا شلوغ است
و دیگر مناطق مثل کوچه ها وخیابانها
آرام وبی سروصداست
(قطار بین شهری*):
مترو ... یا (ت . بان)
که گاه در تونل زیر زمینی وگاه در فضای باز حرکت میکند
از دیر وسائل نقلیه: (تیریک* : قطارهای کوچک) است
که برروی ریلهای نازک در داخل شهر حرکت میکنند
""نروژ دارای۴ونیم میلیون جمعیت است""
" که در سطح نروژ پراکنده شده اند"
وآرام بودن وخونسردی مردمان نروژ
تا حدی ست که گاه انسان تصور میکند
که خانه های ردیف شده در کنارهم
تنها ماکت خانه است چون حتی از پنجره ها
اهالی منزل کمتر دید میشوند
از این خیابانهای اصلی اسلُو
چند عکسی را تماشا بفرمائید:
Oslo
عکس زیر یکی از خیابانهای اصلی شهر اسلوست
بنام" کارل یوهان"
کاخ انتهای خیابان کاخ شاه نروژ میباشد
برای رنگ کردن این کاخ به رای مردم
پادشاه که خود حقوق پادشاهی
دریافت مینماید میبایست ازحقوق
شخصی وپادشاهی خود آنرا رنگ وترمیم نماید
وجالب اینکه مردم میگفتند مگر دولت
پول رنگ وتعمیر خانه شخصی ما را میدهد
که شاه از بیت المال دولتی
برای رنگ وتعمیرات خانه برداشت کند
خانه ای را که متعلق باوست ودر آن زندگی میکند
او هم فرقی با دیگران ندارد
وباید از جیب خودش مایه بگذارد
وشاه وخانواده شاه اجازه گرفتن هیچگونه کادو مادی
از هیچ دولت دیگر یا شاه وشاهزاده ورئیس جمهوری
را ندارند واسبی که بدختر شاه
از شاهزاده کشور دیگری هدیه شد
با مخالفت مردم به هدیه دهنده باز گردانده شد
شاهزاده نروژ(شاه آینده نروژ) نیز با سیندرلا ازدواج کرد
یعنی با خانومی عادی که از ازدواج قبلی
صاحب یک پسر بود و این غوغائی
در دیگر کشورهای اروپائی براه انداخت
اما مردم نروژ معتقد بودند
که زندگی شخصی او متعلق بخود اوست
وشاهزاده دختری شاه هم با یک نویسنده ناشناس
و معمولی ازدواج کرد واز نام پادشاهی
اکنون این نویسنده هرچه بنویسد فروش بالائی دارد
بقولی مردم پشت شاه وشاهزاده خود را خالی نمیکنند!
دختر شاه خود نیز گاه در برنامه کودم
برای کودکان قصه میخواند و از رادیو تلوزیون
حقوق میگرفت
وهردو دختر وپسر شاه در مدارس معمولی
مانند سایرین تحصیل کردند ویک زندگی معمولی
را سپری کرده اند
البته تا قبل از ازدواج کمتر ذره بین خبرنگاران
بروی آنها تنظیم میشد
وهرکه مایل بدیدن شاه باشد
کافیست بدرب کاخ رفته در نوبت بیاستد
واو یا ملکه را ملاقات کند
اکنون پسر ودختر شاه هردو صاحب دوفرزند هستند
(کاخ شاه نروژ در اسلو*)
مجسمه ای که در تصویر پائین تماشا میکنید
یک آدم واقعی ست
وانقدر مانند مجسمه ثابت بوده است که پرندگان نیز اشتباه
کرده اند ومردم برای ایشان پول میگذارند
اینهم راهی دیگر برای پول در آوردن
(بی تحرک ماندن) 
دیگه اینجا جور در میاد بگن: یارو
عین مجسمه میمونه بربر آدمو نگاه میکنه
خوب چون مثل اونم میمونه دیگه!!!
در کل اسلو تنها سه ساختمان بلند ویا برج
را مشاهده خواهید کرد و در کل نروژ
مخالف سرسخت اینگونه چیز هاست
ودر حفظ منابع طبیعی وطبیعت
بسیار مقید بوده و دولت و مردم همگی در حفظ
طبیعت ومنابع کوشا هستند
ووجود ساختمانهای بلند آفتاب گیر را
مضرر برای سلامتی شهروندان وهمچنین
برای شهر نازیبا میدانند
در شهر اسلو
ساختمانهائی قدیمی وباستانی را محافظت کرده
وهرساله ترمیم میکنند ازاینرو بیشتر
قسمتهای شهر حالتی قدیمی دارد
وبسیار نسبت به تاریخ باستان
و بازمانده های تاریخی حساس هستند
درکل مردمی ملیت پرست هستند
که در روز آزادی نروژ (۱۷) *می
همگی زن ومرد وکودک وملکه وشاهزاده
لباس سنتی نروژ را پوشیده
در خیابان جهت مراسم رژه وغیره
شرکت میکنند
وتمامی خانه ها پرچم نروژ را نصب کرده
وبر روی سینه خودگل سینه ای
از پرچم نروژ را میزنند
وتا عصر در خیابانها سر میکنند
وحضور خود را دراین روز بسیار جدی میگیرند
از ساعتی که ملاحظه میفرمائید برای اعالم ساعت
هر نمیساعت یکبار
ملودی وموسیقی جدیدی با پیانو را خواهید شنید
اینهم اسکله معروف اسلو
که ازاینجا سوار کشتی شده سفرهای دریائی
بدیگر کشورها صورت میگیرد
نام این منطقه (اکر بری گر*) است
این پله های چوبی در تابستان پر از آ دمهائی ست
که زیر آفتاب روبه اقیانوس نشسته
و از منظره وهوا استفاده میبرند
خودم معمولا یکی از اونهام
شب وروز زمستان وتابستان افرادی
در خیابان با الات موسیقی مختلف از نروژ
یا دیگر کشورها برای عابرین موسیقی
نواخته پول جمع میکنند والبته جای ایستادن آنها
با برنامه ریزی قبلی با شهردای شهر باید باشد
در تابستانها که هوا گرم مطلوب است
چادرهائیدر محیط باز نصب کرده
و جنس های مختلف از جمله گل را میفروشند
ومکانهائی که نوشیدنی گرم وسرد میفروشند
صندلی وچتر آفتاب را بیرون چیده
واز هرروز آفتابی کمال استفاده را میبرند
زیرا که "ویتامین د" حاضل از آفتاب
برای بدن ضروریست
وبعلت کمبود روزهای آفتابی
با زمستانها وپائیزی ابری یک روز آفتابی
را به هیچ وجه هدر نمیدهند
وشده در چمن خانه خود آفتاب بگیرند
از آنروز کاملا استفاده میکنند
وحتی در حیاط خانه غذا صرف میکنند
وروز آفتابی بقولی روز کباب است
بر کباب پز های ذغالی وبرقی
ضمنا خانه ها اینجا دیوار یا نرده ندارد
مدارس هم به همینطور
خوب خسته نباشید منکه خسته شدم 
دنباله ماجرا انشالله در پست های دیگر
شاد وموفق باشید
راستی سپندار مزگان پیشاپیش برهمه مبارکباد
